نصف شبانه!
-باشه بریم نقاشیامونو کامل کنیم پس!
-چی؟
-خخخخ هیچی.تومتوجه شدی ک من یه لایه دیگه دارم تو ذهنم ک یهو مکالمات اونو به تو جواب میدم؟
-اره فهمیدم.الان چی شد؟
-با بچه م بودم.گفتم نقاشیامونو کامل کنیم بریم نهار بخوریم!
-خخخخ
-باید از مغزم فیلم بسازن ! یک ذهن زیبارو دیدی؟
-نه ندیدم
-دیدی.عه بیوتیفول مایند
-خخخ.اره دیدم
-وای من عاشق جان نش م.فانتزی منه!اما فیلم من میشه یک ذهن انگل!
-خیلی م خوب نیس
-مث جان نش بودن؟
-اره
-دوس نداری؟
-نه عصبی م میکنه اونطوری روانی بودن.عوضییی
-جان نش عوضیه؟
-نه یاد یکی افتادم
-کی؟
-هیشکی
-بگو
-بابا داور پرسپولیس الریان!
مرتیکه یه پنالتی مارو نگرف برا اونا اضافه گرف
وای صدف
میلان با پاریسن ژرمن.یارو سوت زده بود اعتراض کردن ک یه دیقه م وقت بده داد.توپ فقط بین پای مهاجم پاریس و مدافع میلان بود.بدون برخورد.پنالتی گرف میلان باخت
-وای وای وای حالا ول کن
-نه اخه نمدونم این داورا از کجا درمیان
-از فیلم جان نش
-صدف؟
-جانم؟
.
.
.